عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : سه شنبه 18 آذر 1393
بازدید : 237
نویسنده : علی محمد زاده


قرآن، حسابی هوای پدرها و مادرها را دارد، با کلی سفارش و هشدار خدا هم تحمل کوچک‏ترین بی‏ احترامی به والدین را ندارد.
در آیه 23 سوره اسرا می‏خوانیم: «پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر خود احسان کنید؛ اگر یکی از آن دو با هم دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها حتی اُف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی».
در جلد دو اصول کافی از امام رضا(علیه‏السلام) نقل شده: «اگر لفظی کوتاه‏تر و سبک‏تر از آف وجود داشت، خداوند آن را در آیه ذکر می‏فرمود». در مجمع‏البیان هم آمده که امام محمدباقر علیه‏السلام از پیامبر اکرم صلی‏الله علیه واله وسلم نقل می‏کند: «از آزار پدر و مادر بپرهیزید، زیرا بوی بهشت از هزار سال فاصله بوبیده می‏شود ولی آزاردهنده پدر و مادر آن را نمی‏یابد. "
در جلد 71 بحارالانوار آمده که فردی نزد پیامبر صلی‏الله علیه واله وسلم آمد و گفت: «پدر و مادری دارم که با آنها رابطه خوبی دارم، ولی آنها مرا با حرف و طرز برخوردشان می‏آزارند پاسخ آنان را نمی‏دهم، ولی می‏خواهم آنان را ترک کنم و مدتی نزدشان نروم.» حضرت فرمود: «در این صورت خداوند تو را فراموش خواهد کرد.» مرد عرض کرد: «پس چه کنم؟» حضرت فرمود: «کسی که تو را محروم ساخت ببخشای و با کسی که با تو قطع رابطه کرد، پیوند برقرار کن و از کسی که به تو ستم کرد، در گذر. اگر چنین کنی، خداوند سبحان پشتیبان تو خواهد بود .
مجمع‏البیان هم احادیث تامل برانگیزی دارد؛ مثل این سخن از امام صادق علیه‏السلام: «کسی که به پدرو مادرش به حالت دشمنی و تنفر نگاه کند، خداوند نمازش را نمی‏پذیرد".
در اصول کافی، جلد 3 از امام باقر علیه‏السلام بیان شده : " سه چیز است که خداوند مخالفت با آنها را رخصت نفرموده است؛ رد امانت به نیکوکار و بدکردار، وفا به پیمان نسبت به نیکوکار و بدکردار، خوش‏رفتاری با پدر و مادر، نیکوکار باشند یا بدکردار». علاوه بر اینها باید همیشه شکرگذار پدر و مادر هم بود، همانطور که از خدا تشکر می‏کنیم."
خدا خودش در قرآن تشکر از آنها را هم ردیف تشکر از خودش قرار داده؛ آیه 14 سوره لقمان را که بخوانید، متوجه می‏شوید: «ان اشکر لی و لوادیک؛ مرا و پدر و مادرت را شکر کن ".
در آیه 41 سوره ابراهیم دعایی از زبان ابراهیم علیه‏السلام نقل شده: «پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مومنان را در آن روزی که حساب برپا می‏شود، بیامرز». که این مربوط می‏شود به بعد از مرگ. یعنی دعا و یاد پدر و مادر حتی پس از مرگشان هم سفارش شده است.
امام باقر (علیه‏السلام) هم چنین می‏گوید: «بنده‏ای در حال حیات پدر ومادرش به آنها نیکوکار است، ولی پس از مرگ، آنها را فراموش می‏کند و بدهی ایشان را نمی‏پردازد و برای آنها طلب رحمت نمی‏کند، خداوند او را جزو عاق والدین ثبت می‏کند، اما بنده دیگری در حال حیات، عاق والدین است ولی پس از مرگ با دعا و استغفار آنها را یاد می‏کند، خداوند او را نیکی کننده به والدین ثبت خواهد فرمود». «اصول کافی، جلد3 ".
منبع: مجله قرآنی آیه


تاریخ : سه شنبه 18 آذر 1393
بازدید : 222
نویسنده : علی محمد زاده

روایت جالب حکیمه خاتون از تولد امام زمان

از کسانی که در هنگام تولد امام زمان علیه السلام حضور داشتند و جریان را مفصلا شرح داده.حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و عمه امام حسن عسکری علیه السلام است.شرح این داستان این است:
حکیمه خاتون میگوید:روزی به خانه امام حسن مشرف شدم.شبانگاه که نیمه شعبان سال ۲۵۵ بود وقتی خواستم به منزلم برگردم امام حسن فرمود:عمه جان امشب در خانه ما بمان زیرا ولی خدا و جانشین من در این شب متولد خواهد شد.پرسیدم از کدام کنیزانت؟فرمود از سوسن.پس هرچه در سوسن جست و جو نمودم آثاری از حمل ندیدم.بعد از افطار و ادای نماز با سوسن در یک اطاق خوابیدیم.طولی نکشید که از خواب بیدار شدم و در فرمایشات امام حسن تفکر می نمودم.بعد مشغول نماز شب شدم.سوسن هم از خواب برخواسته و نماز شب به جای آورد.نزدیک سپیده دم بود ولی از وضع حمل خبری نبود.داشتم در صحت وعده امام حسن تردید مینمودم که از اطاقش فرمود : عمه جان!شک نکن که وقت تولد فرزندم نزدیک شده است.
ناگهان احوال سوسن را متغیر دیدم.از جریان پرسیدم فرمود:احساس ناراحتی شدیدی در خود میکنم.من به تهیه مقدمات وضع حمل مشغول شدم و خودم قابلگی او را بر عهده گرفتم.
طولی نکشید که ولی خدا پاک و پاکیزه به دنیا آمد و در همان حال امام حسن فرمود:عمه جان!فرزندم را بیاور.وقتی کودک را به نزدش بردم او را در بغل گرفته دهان مبارکش را بر چشمان آن کودک نهاد.بلافاصله باز شد.سپس دهانش را بر دهان و گوش آن نوزاد نهاد و دست بر سرش مالید.پس از آن کودک به سخن آمده و به تلاوت قرآن مشغول شد.بعدا کودک را به من داد و فرمود:به نزد مادرش ببر!کودک را نزد مادرش بردم و به منزل بازگشتم.در روز سوم نیز به خانه امام حسن مشرف شدم و ابتدائا به قصد دیدار نوزاد به حجره سوسن رفتم اما کودک را ندیدم.پس خدمت امام حسن مشرف شدم ولی خجالت کشیدم از احوال نوزاد سوال نمایم.امام حسن ابتدائا فرمود:عمه جان!فرزندم در پناه خدا غایب شده است.هنگامی که من از دنیا رفتم و دیدی شیعیانم اختلاف دارند جریان ولادت فرزندم را به شیعیان مورد وثوق خبر بده.اما باید آن قضیه مخفی بماند.زیرا فرزندم غایب خواهد شد


تاریخ : سه شنبه 18 آذر 1393
بازدید : 247
نویسنده : علی محمد زاده


تاریخ : سه شنبه 18 آذر 1393
بازدید : 275
نویسنده : علی محمد زاده

أین عمار....

افسران - أین عمار....
gorj137412می دونین قضیه این عمار چیست؟ 


تاریخ : سه شنبه 18 آذر 1393
بازدید : 237
نویسنده : علی محمد زاده

بسمه تعالی

دیدار آقا با ننه غلام

 

اخیرا در کتابی با عنوان "میزبانی از بهشت”مجموعه از دیدارهای مقام معظم رهبری با چند خانواده شهید منتشر شده است .
مشهد، سال ۱۳۴۳
کمی آن طرف تر از کوچه بازار سرشور، کوچه نسبتاً باریکی بود که آن روز پر از نور و هیاهو بود. زن‌ها داشتند مقدمات یک عروسی سنتی را آماده می‌کردند. حاجیه خانم میردامادی، همسر آیت‌ا… سیدجواد خامنه‌ای، می‌خواست پسر دومش را داماد کند. ننه غلام هم آمده بود کمک، همین طور که میوه‌ها را لب حوض می‌شست و در سبدی می‌ریخت، با لهجه شیرین تربتی‌اش ریزریز حرف می‌زد و زن‌های دیگر را سرگرم می‌کرد. چنان خوش صحبت بود که مجال حرف زدن به کس دیگری نمی‌رسید. ننه غلام از سر ذوق و علاقه‌اش آمده بود کمک، اما خدیجه خانم که از مشکلاتش خبر داشت، از همان صبح، مقداری پول کنار گذاشته بود که آن شب به او هدیه بدهد.

داماد که وارد خانه شد، ننه غلام مدام از زن‌ها صلوات می‌گرفت و زیر لب ذکر می‌گفت، تا این جوان نورانی بلند بالا چشم نخورد. ننه غلام، بزرگ شدن سیدعلی آقا را دیده بود و حالا این عروسی خیلی به او می‌چسبید.


آنطور که هستي‌ باش ،.... صداقت مؤثرترين تيري است که به قلب هدف مي‌‌نشيند ،.... هدفت را با نقشه‌هاي جوراجور آلوده مکن‌ ،... خودت باش ،.... افتاده باش ،... نه‌ ذليل ،... شوخ باش ،... نه‌ مسخره ،.... آزاده باش ،،... نه‌ ياغي ،... مطمئن باش ،... نه‌ ساده ،.... از خود ،... راضي باش ،.... نه‌ از خود راضي ،... صبور باش ،... نه‌ در کمين ،.... آنوقت خواهي ديد که کليد را در دست خود خواهي داشت!! انشاالله

از وبلاگم خوشتون اومد؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان انجمن دانش اموری اتحادیه انجمن اسلامی(شاهد رازی) و آدرس anjoman-torbat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 429
بازدید ماه : 2702
بازدید کل : 105794
تعداد مطالب : 714
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

زبرا

RSS

Powered By
loxblog.Com